بيانيه مشترک چهار سازمان سياسی
در دفاع از خواست های ناصر زرافشان و ديگر زندانيان سياسی



ايرانيان آزاده با حمايت از زندانيان سياسي، نشان دهيم که خواست آنان، مطالبه همه آزاديخواهان است.
ما خواستار رسيدگی فوری به نياز های درمانی عاجل زندانيان سياسی و آزادی بی قيد و شرط همه آنان هستيم.


ايرانيان آزاده
روز سه شنبه هفتم خرداد ماه، ناصر زرافشان، وکيل زندانی خانواده های قربانيان قتل های زنجيره اي، در اعتراض بر بی توجهی مسئولين زندان و تلاش مسئولين قضائی جمهوری اسلامی در زنده به گور کردن خود، از طريق دفع الوقت در ايجاد شرائط و امکان دسترسی به پزشک و درمان ضرور برای معالجه بيماری اش، دست به اعتصاب غذا زده است. در نامه ای که اقای زرافشان خطاب به مردم ايران منتشر کرده، امده است:

«شش ماه است که در نتيجه بروز ناراحتی حاد کليوی ، ضمن تحمل بيماری و عوارض آن ، سرگرم کشمکش با مسئولين گوناگون برای واداشتن آنان به اجرای مقررات قانونی ، در زمينه معالجه بيماری خود هستم . اما نه پيگيری های خود من از درون زندان ، و نه مراجعات مکرر وکلايم در خارج از زندان، هيچ يک تاکنون به نتيجه ای نرسيده است و مسئولين همواره دفع الوقت کرده اند . حال آن که نتايج معاينات ، آزمايش ها و عکسبرداری های گوناگونی که همه بوسيله بهداری زندان و متخصصين و پزشکان معتمد آنها صورت گرفته و از زندان برای مسئولين قضائی ارسال شده همه چيز را به روشنی مشخص ساخته و مسئولين ذيربط در جريان کامل آن قرار دارند.»
ناصر زرافشان در اين نامه تاکيد نموده است که «برای احقاق طبيعی ترين و ابتدائی ترين حقوق خود ، وسيله ديگری جز جان خويش در اختيار ندارم» و عليرغم بيماری شديد کليه که مدت هاست بدان مبتلاست اعلام کرده است که: « دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهم زد و اين ماراتن مرگ را تا پايان ادامه خواهم داد ، تا اگر هدف از رفتاری که با زندانيان سياسی مستقل می شود مرگ تدريجی آنان در زندان بنحوی باشد که کسی مسئول آن تلقی نشود ، اين دسيسه را بی اثر سازم و مسئولين آن را به روشنی در منظر و ميدان ديد جامعه و مردم قرار دهم .»
ناصر زرافشان و کيل خانواده قربانيان قتل های زنجيره ای و عضو کانون نويسندگان ايران، تنها به جرم تسليم نشدن به خواست حکومت برای سرپوش گذاردن بر پرونده هم چنان باز قتل های زنجيره اي، با يک پرونده سازی فرمايشی در يک دادگاه ساختگی و به طرز غيرقانونی محاکمه و زندانی شده است. اکنون زندانبانان زرافشان در انديشه محکوم نمودن او به مرگ تدريجی از طريق قطع امکانات درمانی و حق قانونی استفاده از مراقبت های پزشکی و ساير امکانات از جمله مرخصی های درمانی هستند.
بدون هيچ ترديدی ناصر زرافشان، تنها قربانی دستگاه قضائی تحت فرمان صاحبان قدرت در حکومت اسلامی نيست. اکبر گنجی نيز ۱۰ روز پيش فقط بعد از يک اعتصاب غذا توانست، از مرخصی استعلاجی برخوردار شده، از زندان خارج شود. تکليف زندانيان ملی مذهبی بعد چند سال زندان هنوز روشن نيست. کسی هم نمی داند که آن ها به چه جرمي، بجز مخالفت با حکومت در زندان هستند. مسئول دستگيری و زندانی کردن آنان ها کدام دستگاه دولتی است. خانواده های ملی مذهبی به هر دری می زنند و جوابی از هيچ يک از مقامات مسئول اعم از رئيس جمهور تا رئيس قوه قضائيه رژيم دريافت نمی کنند. اميد عباسقلی زاده که به دليل فعاليت های دانشجوئی به سه سال زندان محکوم شده است، اکنون دو هفته است که به دليل محروميت از حق مرخصی دست به اعتصاب غذا زده است. هم چنين تعدادی ديگر از زندانيان سياسی در زندان رجائی شهر ، به دليل عدم تفکيک جرائم و خواست های ديگر بارها دست به اعتراض زده اند و هم اکنون تعدادی از آن ها در اعتصاب غذا به سر می برند.
هم چنين، هيچ خبری از سرنوشت تلخ و درد انگيزی که برای سيامک پورزند توسط شکنجه گران حکومتی رقم زده شد، در دست نيست.
در جمهوری اسلامی نه فقط هيچ صدای مخالفی تحمل نمی شود و دستگاه تفتيش عقايد و بگير و ببند آن، از وکيل مدافع تا نويسنده و فيلمساز، از وبلاگ نويس تا روزنامه نگار و از دانشجو تا کار گز همه را در بند می کند، در شکنجه گاه هايش نيز دست به چنان اعمال شنيعی زده می شود که هر گاه گوشه ای از آن از پرده بيرون می افتد، حتی رئيس قوه قضائی حکومت هم، به دنائت دستگاه تحت مسئوليتش اعتراف می کند.نامه زرافشان نشاهد زنده اين واقعيت است که در زندان و در دوران سپری کردن محکوميت های غير قانونی نيز، شکنجه روحی و فرسايش جسمی محکومين ادامه می يابد که هدف آن جز نابودی حتی جسمی زندانيان از طريق محو ابتدائی ترين حقوق زندانيان در برخورداری از امکاناتی مثل دارو و درمان، نمی تواند باشد.
ما امضا کنندگان اين بيانيه، اعلام می کنيم که با ناصر زرافشان و زندانيان مبارزی که در زندان اوين ، زندان رجائی شهر وساير اسارتگاههای جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا زده اند همراه هستيم و مقاومت دليرانه آنان را در برابر استبداد می ستائيم. و وظيفه خود می دانيم که از خواست انسانی و بر حق اين آزادگان دربند پی گيرانه دفاع کنيم.ما هم صدا با همه آزاديخواهان در پشتيبانی از زندانيان سياسی اعلام می کنيم که:
۱) خواهان رسيدگی فوری به خواست های دکتر ناصر زرافشان و آزادی بدون قيد و شرط او هستيم.
2) خواهان تبرئه فوری اکبر گنجي، زندانيان ملی مذهبی و آزادی بدون قيد و شرط فعالين جنبش دانشجوئی و ديگر زندانيان سياسی از روزنامه نگاران تا وبلاگ نويسان و فعالين سياسی در زندان هستيم
3) از اقدامات تمامی نهاد ها و انجمن های دفاع از حقوق بشر در تلاش برای تحقق خواست های فوق الذکر حمايت می کنيم.
4) از کميسيون حقوق بشر سازمان ملل و از مجامع، انجمن ها و نهاد های بين المللی مدافع حقوق بشر می خواهيم که با محکوم نمودن نقض فاحش حقوق بشر از جانب حکومت اسلامي، و دفاع از مطالبات زندانيان سياسي، خانواده های آنان و نيز آزاديخواهان ايران، جمهوری اسلامی را به آزادی بدون قيد و شرط زندانيان سياسی و عقيدتي، وادار نمايند.

با درود به مبارزان دربند در زندان های جمهوری اسلامي
حزب دموکرات کردستان ايران
سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران
سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
کو مه له- سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ايران
18 خرداد1384
8ژوئن 2005