محسن رنانی
محسن رنانی / چهلمین روز جنبش مهسا / شمسههای ایران
تا آنکه طوطیای مهسا نام، از منطقهای که به همان زیبایی هندوستان است، به تهران آمد. او منتظر نشد تا بازرگانی را بفرستیم که پیامش را بیاورد. خودش پرواز کرد و آمد تا با مرگ خویش راه پرواز را به ما بیاموزد. او به سراغ دیگر طوطیان رنگین این دیار، که همگی از جنس خودش بودند، رفت. طوطیانی که بیستوپنج قرن بود حذف شده بودند؛ بیستوپنج قرن بود به جای نگریستن به خویش، همواره به بیرون از خویش، یعنی به خانواده به فرزند به همسر به دین به آئین و به جامعه خویش مینگریستند و شمع وجودشان را در پای آنها آب میکردند. به آنان یادآوری کرد که اکنون دیگر بزرگ شدهاید؛ اکنون باید به خویش بنگرید و خویشتن را کشف کنید و تواناییهای خویش را شکوفا کنید.
داستان سیمرغ را در گوش آنها خواند و گفت شما میلیونها مرغید که اکنون دیگر پرِ پرواز دارید، همین که بالهایتان را بگشایید و به هم بپیوندید، سیمرغ میشوید!
رنسانس در ایران بالاتر و بهتر از رنسانس اروپا
رنسانسی در ایران بالاتر و بهتر از رنسانس اروپا (رنسانس اروپا جدایی دین از سیاست بود ولی در رنسانس ایران جدایی ایمان از شریعت اتفاق افتاده که خیلی جلوتراز سکولاریسم اروپا است.)
اسید پاشی به چهره اقتصاد ایران
ما چاره ای نداریم جز آن که به سمت بازسازی چهره اسید پاشی شده اقتصادمان حرکت کنیم. و برای باز سازی این چهره باید از اعتماد سازی به نظام حکمرانی شروع کنیم و البته ایجاد اقتدار واقعی در قدرت قانونی دولت به عنوان نماینده حکمرانی عمومی، شرط لازم و نقطه آغازین بازسازی اعتماد و ایجاد امید به آینده اقتصاد ایران است
اگر تورم بعدی در ایران رخ دهد، تخریب طبقۀ متوسط تشدید میشود
... امیدوارم که از اجرا منصرف شوند و اگر هم منصرف نمی شوند با یک سری ملاحظات اجرا شود. مثلا یکی از ملاحظات این است که بین بنزین و گازوئیل با بقیه کالاها باید تفاوت قائل شد. بنزین و گازوئیل در ایران تبدیل به کالای معیار شدهاند. بنزین در ایران مانند طلا و ارز به کالای معیار تبدیل شده است؛ یعنی در ذهن مردم جای شاخص تورم که بانک مرکزی و مرکز آمار اعلام میکنند، نشستهاند. وقتی مردم به آمارهای رسمی اعتماد نداشته باشند می کوشند برای خودشان شاخص های اقتصادی پیدا کنند.
چشم انداز مبهم پیامدهای اجرای یارانه هدفمند
طرح هدفمند کردن یارانهها تنها تا مرحله شناخت بیماری خوب پیش رفته است. بنابراین من تا مرحله شناخت بیماری، با آنچه که دولت می گوید، موافقم. اما آنچه که مساله اصلی ماست مراحل بعد از شناخت بیماری است. بعد از مرحله شناخت بیماری، چهار مرحله یا شرط وجود دارد که اگر آنها به خوبی دیده نشوند شاید جواب مناسبی از سیاست هایمان نگیریم، و به نتیجه مطلوبی نرسیم.
