علیرضا بهتویی
…حکایت همچنان باقیست
قتل ژینا امینی دختر کرد ۲۲ ساله در جریان بازداشت توسط گشت ارشاد تهران در ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۱ جرقهی شعلهور شدن اعتراضات وسیعی شد که جنبش فراگیر «زن، زندگی، آزادی» نام گرفت. مسئولان جمهوری اسلامی به جای درک پیام اصلی این جنبش، تنها با سرکوب، زندانی کردن و سپس اعدام عدهای از جوانان معترض، تلاش کردند که این بار هم اعتراضها را «جمع کنند». جان باختن بیش از ۵۰۰ جوان و هزاران مجروح تاکنون نتیجهی این اشکال گوناگون خشونت حکومتی بوده است. این قتلها، چوبههای دار، توهین و تحقیر، شکنجه و آزارهای جنسی در بازداشتگاهها، آسیبهای سهمگینی بر روح و روان دختران و پسران جوانی که برای «حسرت یک زندگی معمولی» – مثل بقیهی جوانهای دنیا – به خیابانها آمده بودند، بر جای گذاشته است. خشم و نفرت علیه این سرکوبها در جامعهی ایران و افکار عمومی جهان و احترام و همبستگی با جوانان و زنان ایرانی، حاصل این سرکوبهای بیرحمانه بوده است.
کجا ایستادهایم؟
حاکمان بعد از انقلاب و ... بازیگران اصلی صحنه آن نیروهایی بودند که «آزادی» جایی در برنامهی عمل و معماری جامعهی آیندهی آنها نداشت. اما امروز، خوشبختانه بخش قابلتوجهی از نیروهای اصلی معترض در میدان، پایبند به امر آزادیهای سیاسی، مدنی و اجتماعی هستند. دنبال ایجاد «بهشت اجباری»، در پی ساختن یک مدینهی فاضله که شهروندان در آن باید از فرامین و دستورات مافوق بشری (جبر تاریخ یا فرامین شریعت) متابعت کنند، نیستند.
