همه آنچه در سالهای پایانی دهه 60 و نیز در تداوم آن در دهه های 70 و 80 به وقوع پیوستند، از آنجمله: رفراندوم تغییر قانون اساسی، نظارت استصوابی، شورای تشخیص مصلحت نظام و ... نیز با هدف تحکیم و بی بازگشت نمودن انحرافی بود که در بیانیه مشترک ابوالفضل قدیانی و علیرضا رجایی از آن یاد میشود.
صبح امروز شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ افرادی مسلح به رژه نظامی سالگرد آغاز جنگ با عراق در اهواز حمله برده و تعدادی از حاضران در رژه کشته و یا زخمی کردند.
این حرکت تروریستی که بنا به گزارشهای رسانهها و با تایید سخنگوی "جنبش مقاومت الاحواز" توسط افراد مسلح این گروه به وقوع پیوسته است، به هر دلیل و یا بهانهای که صورت گرفته است، به دلایل مختلف حرکتی است که در نهایت امر، موجب افزایش خشونت در اهواز و دیگر مناطق خوزستان بهویژه از جانب کسانی که بروز خشونت را برکتی الهی می دانند، خواهد گردید.
رژیم در هراسی سی ساله از افشای این جنایت، به سخیفترین روشها از طریق فشار دائم به بازماندگان و مراجعه کنندگان به «خاوران ها» و نیز جانبدر بردگان از آن، اقدام کرده است. با تداوم و پافشاری ما در ثبت این واقعه به عنوان «جنایت علیه بشریت» است که این هراس تبدیل به کابوسی برای آمرین و عاملین این جنایت، تا نشاندن آنان در جای متهمین در دادگاهی نه چندان دور از دسترس، خواهد گردید.
براستی آیا آقای خاتمی به این نکته نیز توجه کرده است که نیروی پیش برنده این «١٥ راهکار» چه کسانی خواهند بود؟ اگر قرار باشد که پیش برنده این راهکارها همانهایی باشند به عوض شنیدن صدای مردم، آنگونه که در راهکار شماره ١٢ به آن اشاره شده است، سخن از سرکوب و بگیر و ببند و اعدام میزنند، در اینصورت، کل نظام جمهوری اسلامی است که فردا روزی، با تداوم وقایع دیماه، از مردم درخواست عفو خواهد کرد.
در شرایط نبود دمکراسی و احزاب سیاسی واقعی تضمینکننده این دمکراسی، که با سازماندهی "خیابان" میتوانند میزان پیامدهای منفی "فروپاشی" برای اقشار زحمتکش جامعه را به حداقل برسانند، این "فروپاشی" بهراحتی میتواند به تولد "جمهوری اسلامی" تجربهشدهی ما با رنگ و لعاب فریبدهنده جدیدی، منجر شود.
به دنبال انتشار بیانیهای از طرف شماری از شخصیتهای ایرانی ساکن داخل و خارج از کشور با عنوان: « خواهان و حامی مذاکره مستقیم ایران و آمریکا هستیم!» محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق جمهوری اسلامی در دیدار با هیئت مدیره و دبیران «انجمن اندیشه و قلم»، طی سخنانی، این بیانیه را به نقد کشید. دلیل این موضع منفی را نیز رفتار کسانی دانست که با ادبیات کاملا خصمانه و موهن، علیه کشور تهدید و توهین می کنند.
تعلیق به مدت دو ماه با امید به چه صورت گرفته است؟ امید به تغییر اوضاع در کشور سوریه، و یا چهبسا روشنترشدن جایگاه نیروهای طرفدار ایران در عراق پس از انتخابات اخیر، و...؟ و یا امید به تداوم شکاف میان آمریکا و کشورهای مطرح اروپا.
سردی روابط میان آمریکا و پاکستان، و تیرگی روابط با ایران، تنها راه برای تقویت لجستیکی از راه خشکی نیروهای آمریکایی در افغانستان، ارتباط با کشورهای آسیای مرکزی و در رأس آنها ازبکستان و قزاقستان بهمثابه 2 کشور نیرومند این منطقه را، برای آمریکا در اولویت و اهمیت استراتژیک قرار میدهد.
اگر تشکیل محور خطرناک آمریکا – اسرائیل – عربستان را حاصل سیاستهای نادرست منطقهای و فرا منطقهای جمهوری اسلامی ندانیم، اما عدم تلاش به خنثی کردن دیپلماتیک سیاستهای ضد کشور ایران و دستیازی به روشهایی متکی بر شعارهای مرگ بر اینوآن، آتش زدن پرچمها و اشغال سفارتخانهها، نشان از این واقعیت دارند که نگارش دکترین و ترسیم خطوط سیاست خارجی کشور نه از کانال دیپلماسی، بلکه توسط نظامیان و حامیان جنگ، صورت میگیرد.
بالاخره اعتراضات خیابانی جواب دادند. به دنبال 10 روز اعتراض در ایروان پایتخت ارمنستان به انتخاب سرژ سرکسیان به مقام رئیس دولت این کشور، که به درگیری با نیروهای پلیس نیز انجامید، سرکسیان از مقام نخست وزیری استعفا داد.